جنگ دو دستور زبان دارد، یک دستور زبان عصر جنگ است که دستور زبان تبلیغی است و همه جای دنیا همینطور است و ادبیات حماسهای، شورانگیز و هیجانانگیز دارد که مردم را متقاعد میکند با ناملایمات جنگ کنار بیایند، ناملایمات جنگ را تحمل کنند به این دستور زبان تبلیغی میگویند. دستور زبان عصر پس از جنگ یک دستور زبان «تعقلی» است. فرق زیادی بین تبلیغ و تعقل است. نظام رسانهای ما هنوز از تبلیغ به تعقل نچرخیده است. امروز درباره جنگ همانطور صحبت میکنیم که در دهه ۶۰ صحبت میکردیم. متوجه نمیشویم که یکی دو نسل دیگر هم متولد شدهاند و اینها منطق و استدلال جنگ را میخواهند و نمیتوانند با دستور زبان تبلیغی جنگ کنار بیایند. همه تلاش ما در حوزه ادبیات مقاومت این است که «جنگ چیزی نیست که تلویزیون نشان میدهد»!. [مرتضی سرهنگی، نویسنده و مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت در گفتوگو با ایکنا]